۱۳۸۹ دی ۱۳, دوشنبه

افول جهانی حرفه روزنامه نگاری؛ رکن چهارم در سراشیبی

روزنامه نگاران ایرانی در سال های اخیر هر روز بیش از گذشته نسبت به آینده حرفه ای و وضعیت شغلی خود ناامید می شوند. دستمزدهای آن ها گاه چندین ماه به تعویق می افتد، در محیط کار با برخوردهای نامناسب روبرو هستند، وضعیت قراردادهای کاری آن ها غالبا مشخص نیست و در نهایت، وجود فقدان امنیت شغلی و حرفه ای که ناشی از سخت گیری های قضایی و همچنین چالش های فراوان در حوزه روابط کارگر و کارفرما، سبب شده است تا روزنامه نگاری هر روز بیش از گذشته به حرفه ای تبدیل شود که ناامن و پرمخاطره است. در کنار این، رویدادهای ناگواری چون سقوط هواپیمایی که کاربرد غالبش «نظامی» بود و خبرنگاران غیرنظامی را به منطقه انجام مانوری نظامی می برد، این پرسش را پررنگ کرد که چرا در کنار همه محدودیت های موجود بر سر راه حرفه روزنامه نگاری، هنوز در زمینه بسیاری از استانداردهای ابتدایی برای حفاظت از خبرنگاران در حوزه های خبری خلاهایی وجود دارد. برای نمونه ای جدیدتر از این دست رویدادها می توان به ترکیدن لاستیک اتوبوس حامل خبرنگارانی اشاره کرد که از سوی یکی از وزارت خانه ها به حوزه ای خبری خارج از استان تهران اعزام شده بودند.

علاوه بر این ها روزنامه نگاران ایرانی با مشکل مضاعف دیگری دست و پنجه نرم می کنند و تیراژ مطبوعات به ویژه مطبوعات منتقد کاهش یافته است و این نشان می دهد که در جلب اعتماد مخاطب مانند گذشته عمل نمی کنند. این تفاوت البته دلایل متعددی دارد و برخی از عوامل موثر بر آن خارج از نهاد رسانه قرار دارد، اما به هر حال یک واقعیت است و نباید نسبت به آن بی توجه ماند. 

● روند جهانی
نتایج پژوهش مشترک بی بی سی و گالوپ از جمعیت نمونه ای پنجاه هزار نفری از ۶۸ کشور دنیا، که به لحاظ آماری ۳و۱ میلیاردنفر، یک چهارم جمعیت جهان، را نمایندگی می کنند، نشان می دهد که اعتماد جهانی به روزنامه ها در حال کاهش است. در این پژوهش پاسخگویان حرفه های مختلف را با توجه به میزان اعتمادی که به آن ها دارند طبقه بندی می کنند. نتیجه پژوهش نشان داد که در سال های اولیه قرن بیست و یکم روزنامه نگاران به پایین ترین سطح لیست حرفه های مورد اعتماد تنزل یافته اند. از سوی دیگر گرایشی در سطح صاحبان رسانه ها در جهان وجود دارد که به دلایل تجاری بودجه بخش های خبری را کمتر و کمتر می کنند و ترجیح می دهند بر روی بخش های سرمایه گذاری کنند و بازگشت مالی بیشتری دارد و توجه آگهی دهندگان و مخاطبان بیشتری را به خود جلب می کند. 

همه این ها در حالی است که پژوهش صورت گرفته توسط فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران حاکی از آن است که سه چهارم روزنامه نگاران جهان بر این باورند که دستمزدهای آن ها «بسیار» و یا «تاحدی» کاهش یافته است؛ این روزنامه نگاران غالبا به پنج نکته اشاره کرده اند که حرفه آن ها را تحت تاثیر قرار داده و چالش همه روزنامه نگاران است:
۱) نبود امنیت شغلی منجر به تهیه گزارش های محتاطانه شده است.
۲) تغییر موقعیت شغلی افراد، به سرعت سبب کاهش گزارش گری تحقیقی و انتقادی می شود.
۳) تمرکز رسانه ها و فشارهای دولتی به تولید اخبار «کور» منجر شده است.
۴) رسانه ها توسط دولت ها و آگهی دهندگان کنترل شده اند.
۵) دستمزد اندک به نزول اخلاق در گزارشگری منجر شده است.
پژوهش فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران همچنین نشان می دهد که با وجود خصوصی شدن بیشتر رسانه ها، صاحبان آن ها به دنبال استخدام کارکنان جوان تر با دستمزد پایین تر و توانمندی های کمتر هستند، مساله ای که به کاهش هزینه ها کمک می کند و در مقابل محتوا را به سوی یکنواختی و محدودشدن سوق می دهد. 

● مشکل فراگیر قراردادها
فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران از شکل گیری گروهی از کارکنان جدید روزنامه ها خبرداده است و آن ها «کارکنان غیرمعمول» نامیده است. این گروه جدید که در رسانه های مختلف جهان جای گرفته اند و به نوعی تهدید برای این حرفه تبدیل شده اند، از دید فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران روزنامه نگارانی هستند که زیربار قراردادهای کوتاه مدت می روند و یا بدون قرارداد کار می کنند، روزنامه نگارانی که به صورت تفننی به این حرفه می پردازند و در نهایت کسانی که روزنامه نگاران آزاد و دوره ای هستند. این روزنامه نگاران به دلیل رویکرد متفاوت خود نسبت به این حرفه، جایگاه کلاسیک و پذیرفته شده آن را در تعامل با سازمان تحریریه، آگهی دهندگان و گروه های فشار اجتماعی و سیاسی دگرگون ساخته اند. یک سوم افرادی که در پژوهش فدارسیون بین المللی مورد پرسش قرارگرفته اند از این دسته روزنامه نگاران بوده اند. 

● دموکراسی فقیر می شود
در سال ۲۰۰۰ با انتشار کتاب «رسانه های ثروتمند، دموکراسی فقیر» روبرت مکچنسی، پژوهشگر حوزه رسانه، به پارادوکس موجود در بازار رسانه ها به ویژه در ایالات متحده و کشورهایی در اروپای غربی که نظامی مشابه آن داشتند، پرداخت. او بر این عقیده بود که با وجود تنوع ظاهری انتخاب های مخاطبان، رسانه ها هر روز بیش از گذشته به دلیل فشارهای بازار به سوی محتوایی کمتر دموکراتیک و یک دست شده حرکت می کنند. در فضای روزنامه نگاری ایران نیز با توجه به فضای حاکم فعلی به نوعی شاهد این یک دست سازی و استانداردسازی محتوا هستیم. به دلیل فضای سخت گیرانه موجود درباره تخلف های مطبوعاتی و همچنین دشواری های شغلی و حرفه ای روزنامه نگاران به ویژه در سال های اخیر شاهد این هستیم که روزنامه ها بیش از گذشته از اخبار خبرگزاری های دولتی و نیمه دولتی برای تامین محتوایی کم دردسر بهره می گیرند و عطای خبر اختصاصی آنگونه که در تعاریف کلاسیک روزنامه نگاری وجود دارد را به لقای رودررو شدن با یک پرونده قضایی جدید بخشیده اند و به زبان ساده تر بیش از هر زمان دیگری خودسانسوری در عرصه روزنامه نگاری جای گرفته است. 

● تبعیض جنسیتی در رشد و ارتقای شغلی
همه این داستان ها وقتی که به زنان روزنامه نگار می رسند با مشکلات مضاعف ناشی از کلیشه های رایج علیه زنان روبرو هستند. هرچند که بر اساس پژوهش های صورت گرفته دستمزد روزنامه نگاران کاهش یافته است و یا در صورت افزایش در کشورهای توسعه یافته نسبت به میزان تورم به افزایش قدرت خرید روزنامه نگاران کمکی نکرده است، اما نکته اینجاست که در عرصه مطبوعات و در مقیاس جهانی نیز شاهد این هستیم که زنان روزنامه نگار نسبت به همکاران مردشان دستمزد کمتری می گیرند ( مثلا در آمریکا افزایش دستمزد روزنامه نگاران مرد بیست درصد بیشتر از روزنامه نگاران زن بوده است) و از سوی دیگر معمولا زنان برای ارتقای موقعیت شغلی خود با محدودیت های بیشتری روبرو هستند و برای مثال در میان تمام روزنامه های سراسری که یک روز صبح در دکه های مطبوعاتی ایران مشاهده می کنیم، هیچیک سردبیر و یا حتی دبیرتحریریه شان یک روزنامه نگار زن نیست و معمولا حتی میان دبیران روزنامه ها نیز به ندرت روزنامه نگاران زن به کار گرفته می شوند. این در حالی است که در بدنه روزنامه نگاران و به لحاظ کمی تفاوتی وجود ندارد و تنها موانع فرهنگی و اجتماعی مانع از ارتقای شغلی زنان می شود. به همه این ها باید خشونت کلامی علیه زنان خبرنگار و روزنامه نگار را در تحریریه ها و حوزه های خبری نیز افزود که منحصر به ایران نیست و در کشورهایی دیگر نیز موارد مشابهی از آن وجود دارد و به یک معضل عمومی در این حرفه تبدیل شده است. 

● گذار به دموکراسی
با وجود نارضایتی عمومی روزنامه نگاران از میزان دستمزدهای دریافتی، این مساله در کشورهای در حال توسعه بیش از کشورهای توسعه یافته اهمیت دارد و بر کار حرفه ای روزنامه نگاران اثر می گذارد. پژوهش انجام شده توسط فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران نشان می دهد در حالیکه برای ۹۱ درصد روزنامه نگاران برزیلی مساله دستمزد بسیار مهم و حیاتی است تنها ۲۳ درصد روزنامه نگاران آمریکایی نگران سطح دستمزدها به عنوان یک عامل موثر هستند. در مجموع در کشورهای کمترتوسعه یافته امنیت شغلی، موقعیت استخدامی و میزان دریافتی از دغدغه های مهم روزنامه نگاران است. مثلا ۸۵ درصد روزنامه های پاکستان از پذیرش طرح جدید مورد حمایت «اتحادیه روزنامه نگاران» درباره دستمزدها و بازنشستگی سرباز زده اند و فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران چندسال پیش از دولت این کشور خواسته بود به این روزنامه ها آگهی ندهد و بدینگونه به مالکان روزنامه ها فشار وارد کند. نمونه های اینچنینی نشان می دهد که زیرساخت های استخدامی در کشورهای در حال توسعه کمتر وجود دارند و جدی گرفته نمی شوند، اتحادیه های مستقل نماینده روزنامه نگاران، نرخ دریافتی حداقلی و امنیت شغلی نیز همچنان هدفی در دور دست هستند و این خود مانعی بر سر راه گذار به دموکراسی و تولد رسانه های آزاد و باز است. 

● راه دراز توسعه نیافته ها
فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران در سال ۲۰۰۵ چهار پژوهش مستقل را بر روی وضعیت روزنامه نگاران چهار کشور در حال توسعه انجام داد. یمن، بحرین، الجزایر و ایران کشورهایی بودند که مورد بررسی قرارگرفتند. این چهار کشور به عنوان سرزمین هایی که دموکراسی در آن ها در حال ظهور و رشد است مورد بررسی قرار گرفته اند. نتیجه پژوهش به خوبی نشان می دهد که کشورهای در حال گذار به دموکراسی هنوز راه درازی تا شکل گیری اتحادیه های روزنامه نگاران، استانداردشدن دستمزد ها و در نهایت تامین امنیت شغلی در پیش دارند.
در یمن هنوز ۲۲درصد روزنامه نگاران عضو «سندیکای روزنامه نگاران یمن» نیستند. این سندیکا مهمترین نهادی است که روزنامه نگاران یمنی را نمایندگی می کند. نه نفر از هر ده روزنامه نگار گفته است که حقوق دریافتی اش کمتر از آن است که هزینه های جاری زندگی را تامین کند. ۹۱ درصد این روزنامه نگاران حقوقی کمتر از ۱۵۰دلار در ماه می گرفتند. ۸۶درصد آن ها نیز گفته اند که از بابت حقوق بازنشستگی خود مطمئن نیستند و خواستار اقدام جدی سندیکا بودند. نیمی از زنان روزنامه نگاری که مورد پرسش قرارگرفتند گفتند که برای آموزش، افزایش حقوق، پاداش و ارتقای شغلی مورد تبعیض قرار می گیرند. در بحرین که کشوری بسیار کوچکتر از سه کشور دیگر این موردپژوهشی است اوضاع کمی بهتر است و از هر ده روزنامه نگار هفت تن قرارداد دائم کار دارند، هر چند آن ها نیز نسبت به هزینه های زندگی دستمزد کافی نمی گیرند و زنان روزنامه نگار بحرینی نیز در حوزه های کاری نیز مورد تبعیض قرار می گیرند، زیرا منابع خبری در بحرین ترجیح می دهند با روزنامه نگاران مرد گفتگو کنند. روزنامه نگاران الجزایری نیز موقعیت بهتری ندارند. هفتاددرصد آن ها حقوق دریافتی را مکفی نمی دانند و یک چهارم آن ها می گویند که مجبور هستند بیش از دوازده ساعت در هر روز کار کنند و متوسط حقوق در این کشور ۱۷۰ تا ۲۲۰ یورو است. همچنین سندیکای ملی روزنامه نگاران نتوانسته است شرایط مساعدی را برای دریافت حقوق بازنشستگی فراهم کند و از هر ده روزنامه نگار الجزایری نه نفر شانسی برای دریافت حقوق بازنشستگی ندارند. شصت و چهار درصد زنان روزنامه نگار در این کشور نیز نبود امکان ترقی را مهمترین تبعیض علیه زنان روزنامه نگار دانسته اند. 

● وضعیت ایران
وضعیت ایران در این پژوهش فاصله چندانی با سایر گزینه ها ندارد و بسیاری از این مشکلات امروز بسیار جدی تر از زمان انجام پژوهش، حدود دوسال قبل، وجود دارند و ماهیت این حرفه را تهدید می کنند. از هر ده روزنامه نگار ایرانی سه نفر هنوز عضو انجمن روزنامه نگاران ایران نیستند و این در حالی است که عدم جدیت روزنامه نگاران ایرانی برای حمایت و بهره مندی از مزایای حرفه ای و شغلی نهاد صنفی قدرتمند سبب شده است در سال های اخیر این انجمن با ساختار بوروکراتیک دولتی دچار مشکل شود، سه چهارم روزنامه نگاران نیز معتقدند نبود نماینده کارگران در فضای کاری سبب شده است تا در بسیاری از موارد حقوق کارگران تضییع شود. در زمان انجام پژوهش متوسط حقوق و دستمزد برای مردان ۳۰۰ و زنان روزنامه نگار ۲۰۰ دلار بود که در حال حاضر کمی از این مبلغ بیشتر است اما تاخیرهای فراوان در پرداخت و همچنین فاصله آن با حداقل میزان درآمد برای گذارن زندگی سبب ایجاد مشکلات فراوان برای روزنامه نگاران شده است. سه چهارم پاسخگویان این پژوهش نیز گفته اند که بازنشستگی ندارند و تنها ۲۲ درصد روزنامه نگاران در ایران این شانس را دارند که بعد از دوره زمانی مشخصی بازنشته شوند؛ که این تعداد نیز عموما به روزنامه ها و نهادهای خبری دولتی و نیمه دولتی وابسته هستند. نیمی از زنان روزنامه نگار نیز گفته اند به دلیل موانع فرهنگی و اجتماعی امکان ترقی را همانند همکاران مرد خود ندارند.
فدراسیون بین المللی به اتحادیه های روزنامه نگاری توصیه کرده است که تلاش و فشار خود را بر کاهش ساعت کار و قطعی شدن شرایط بازنشستگی قرار دهند و مسائلی مثل بهداشت و ایمنی در حوزه های کاری روزنامه نگاران را برجسته کند.

● مشکلات پیش رو
در مجموع می توان گفت روندهایی نگران کننده درباره آینده حرفه روزنامه نگاری وجود دارد. نخست اینکه بخش اعظم روزنامه نگاران بر این باورند که میانگین نرخ پرداخت به روزنامه نگاران در پنج سال گذشته کاهش یافته است. دوم اینکه چون مالکان رسانه ها به دنبال کاهش بودجه خبری هستند به دنبال استخدام کارکنان جوان تر هستند که تجربه و استعداد روزنامه نگاران با تجربه تر را ندارند. در نهایت نیز طبیعت استخدامی روزنامه نگاران نیز به سرعت تغییر یافته است و به طور روزافزونی به سوی قراردادهای غیردائم و غیرمعمول گرایش یافته است. همچنین با توجه به توسعه تکنولوژی نیاز به روزنامه نگاران متخصص و توانمند کاهش یافته است و روزنامه نگاران به روبات های جمع آوری کننده خبر و مطلب از خروجی خبرگزاری های بین المللی و داخلی و همچنین بیانیه های رسمی و کنفرانس های مطبوعاتی تبدیل شده اند. فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران بر این باور است که ادامه این روندها طبیعت کار حرفه ای روزنامه نگاران را تهدید می کند زیرا هر روز روزنامه نگاران بیشتری به جای تمرکز بر نوشتن گزارش های آزاد و تحقیقی در موارد خاص، نگران آیده شغلی و موقعیت کاری خود می شوند.
---
منتشرشده در روزنامه اعتماد

هیچ نظری موجود نیست: