ارتباطات سنتی در جهانی که دهکدهای بزرگ دیده میشود، مسئلهای است که با وجود بسط همه صور رسانهای جدید اهمیت خود را از دست نداده است. در جنوب آفریقا هنوز گروههای مبارزه با ایدز از نمایشهای خیابانی و مشارکتی برای ترویج فرهنگ پیشگیری استفاده میکنند. در ایالات متحده با وجود هزاران رسانه مکتوب وتصویری مردم پس از پزشکان، آنچه را در وبلاگهای شخصی میخوانند از رسانههای بزرگ معتبرتر میدانند. در حاشیه یکی از مراسمهای آیینی کردها، یکی از شرکتکنندگان به مستندسازی که با دوربین آمده است میگوید که اینها در فرهنگ ما «رقص» نیست، بلکه هر حرکتی و هر نوایی نشانی است از یک رفتار آیینی، یک داستان حماسی و در حقیقت تکرار هزارباره آیینهایی است که فرهنگ کردی بر آنها بنا شده است. در اجلاس سالانه ملل متحد، خروشچف رئیس جمهور وقت شوروی که روستاییزاده بود در اعتراض به سخنان دو ناطق اجلاس علیه شوروی، لنگه کفشش را از پا درآورد و روی میز کوبید. او به سبکی که در محل تولدش متداول بود اعتراض کرد و پیام خود را رساند.
رسانهها نسبت به گذشته متفاوت شدهاند. فراگیرند و همه صورتهای رسانهای بر یک بستر، یعنی شبکه جهانی اینترنت، قابل عرضه هستند. با وجود این تفاوتها، هنوز ارتباطات سنتی مورد توجه است. هرچند رسانههای جدید در همه دورهها حامل پیامهای ارتباطات سنتی بودهاند، اما هیچگاه جدای از سنتها موفق نبودهاند. اگر سنتهای شهری و روستایی ایرانی در قهوهخانه نشستن و درباره مسایل مختلف گفتوگو و تصمیمگیری را در خود داشت، و یا اگر سنت بسط نشینی به عنوان یک نماد اعتراضی شناخته شده بود، این دو در انقلاب مشروطه در کنار تلگراف، رسانه نوین آن روز، قرار گرفتند. تلگراف واسطی شد میان گروههای بسط نشین در سراسرکشور و آنها را منسجمتر کرد. ارتباط آنها فوری شد و در عین حال نیز خواستههای مشابهی از سراسر کشور برای حکومت ارسال میشد. اهمیت این رسانه در ساختار ارتباطات سنتی وقت ایران به حدی شد که تلگرافخانه خودش به مکانی مهم برای بسطنشینی، به عنوان یک نشانه اعتراضی شناختهشده، تبدیل شد.
در ساختار ارتباطی اسلام، مسجد از ابتدا اهمیتی ویژه داشت. پیامبر اسلام در نخستین محلی که در مدینه فرودآمدند، مسجدی بنا کردند و برای مسلمانان مسجد از ابتدا اهمیتی ویژه یافت. مسجد پیامبر، نه تنها محلی برای عبادت بود، بلکه در حقیقت حلقه اتصالی بود میان اعضای جامعه مسلمانان و کانونی برای رفع و حل چالشهای بیرونی و تعارضهای درونی. وقتی مهاجرین از مکه رسیدند، در سکوهای همان مسجد سکونت گزیدند و خلاصه مهمترین مرکز اجتماعی فرهنگی و رسانهای اسلام شد. اهمیت این نهاد به حدی است که اصغر فتحی در رسالهای با عنوان «منبر یک رسانه اجتماعی در اسلام» که در سال ۱۳۵۷ و به سفارش پژوهشکده مطالعات ارتباطی و توسعه ایران نوشت به خوبی آن را «کانون امت اسلامی» نامید. به عقیده فتحی مسجد معادل مناسبی به لحاظ مذهبی برای کلیسا نیست و از یک مکان مذهبی صرف فراتر است. فتحی معتقد است باید مسجد را معادل فروم رومیها (forum) و یا آگورای یونانیها (agora) دانست. نهادی اجتماعی و فرهنگی و نه فقط مذهبی.
مسجد فضاهای ارتباطی مختلفی را ایجاد میکند نخست اینکه فضایی ارتباطی و گفتوگویی میان شرکتکنندگان در مراسم آیینی فراهم میآورد و کارگشایی اجتماعی از درون همین فضا شکل میگیرد. در وقفنامه مسجد قندی تهران، به عنوان یکی از مساجد قدیمی تهران آمده است که از محل موقوفات حاشیهای مسجد مبلغی به صورت روزانه برای اطعام و کمک به درراهماندگان و افراد فقیر اختصاص یابد. در حیاط بیرونی مسجد دو اتاق وقف مسافران شده بود و استفاده از آب انبار مسجد برای مردم فقیر محلی مجاز دانسته شده است. این رویه همه جا بوده است. امام مسجد همواره محل رجوع مردم محلی برای حل مشکلات و ریش سفیدی بود. مسجد علاوه بر نقش معنوی، برای نیازهای دنیای مومنان نیز برنامه داشت و عملا مهمترین نهاد مدنی جامعه به شمار میرفت.
علاوه بر این همراه مسجد، منبر همیشه مورد توجه قرار گرفته است و آن را یک نظام تشکیلات یافته ارتباطی در اسلام نامیدهاند. وعظ و خطابه از ابتدا با مسجد همراه بود. سخنرانی درباره مسایل روز جامعه و البته صحبت درباره مسایل مذهبی و دینی رکن جدانشدنی منبر در تمام دوران تاریخ اسلام بوده است. در دوران معاصر ایران، از مشروطه به این سو، منبر همیشه نقش خاصی در رویدادهای مهم اجتماعی ایفا کرده است. استقلال نظام اقتصادی مساجد از حکومتها سبب میشد، وعاظ با تکیه بر جهتگیریهای سیاسی مراجع تقلید و روحانیون ذینفوذ رسانه منبر را مستقل از آفات قدرتمندان نگاه دارند. به همین دلیل هم جمالالدین واعظ به یکی از چهرههای کلیدی در رویدادهای منجر به امضای فرمان مشروطیت تبدیل میشود. این نفوذ به قدری است که محمدعلیشاه، شاه دشمن مشروطه، دو تن از معروفترین واعظان تهران را به قتل میرساند. استفاده از این رسانه البته محدود به مشروطهخواهان نبود و مانند همه اعصار پیش از آن منبرهای ضدمشروطه و در حمایت از استبداد نیز، هرچند در شماری کمتر، بودند.
انقلاب اسلامی ایران، مهترین نمونه اهمیت و اثرگذاری مسجد ومنبر بود. در حالیکه تبلیغات رسمی دستگاههای فرهنگی دوره پهلوی بر ترویج گفتمانهایی غیردینی تاکید داشتند و رادیو تلویزیون ملی ایران در میان همتایان خود از امکانات و توانمندیهای قابل توجهی برخوردار بود، نظام ارتباطات سنتی به بقا و توانمندسازی دوباره گفتمان دینباور کمک شایانی کرد. خطیبان و وعاظ مردمی، واسطهای برای انتقال پیامهای انقلابیون برای مردم شدند و سخنرانیهای امام خمینی(ره) در ایران و پس از تبعید و سایر چهرههای برجسته و اثرگذار انقلاب در قالب ضبطشده برروی نوار کاست، اعلامیههای تکثیرشده با دستگاه استنسیل، که هردو دستگاه مهمترین ابزارهای نشر در دوران خود بودند، توزیع شد. ارتباطات سنتی برای چیرگی بر موانع سیاسی از ابزارهای نوین استفاده کرد. گستردگی این ابزارها در نهایت نیز به ارتباطات سنتی کمک کرد، زیرا منبرهای چهرههای انقلابی از شماری محدود فراتر رفت. بارها شنیده شده و هر محفلی را به پایگاهی برای انقلاب و هر دستگاه پخش صوتی را به صورت بالقوه به رسانه انقلاب تبدیل کرد. اعلامیهها، دیوارنویسیها و نوارهای کاست همگی ادامه دهنده منبرهای علما و سخنرانیهای چهرههای انقلابی شدند. در همان دوران شماری از مسجدهای تهران پاتوق نیروهای انقلابی شدند. مسجد هدایت(آیتالله طالقانی)، مسجد و کانون توحید، حسینیه ارشاد، مسجد قبا( شهید مفتح)، مسجد الجواد(استاد مطهری)، مسجد لرزاده(حجتالاسلام امامی کاشانی، استاد مطهری) و مسجد جاوید از جمله این مسجدها بودند.
منبرهای مسجدها و در حقیقت منبریهای هر مسجد در اینکه مورد توجه مردم انقلابی باشد، اثرگذار بودند. اصغر فتحی که پژوهشهای بسیاری در این مورد انجام داده است در مقالهای دیگر از وعاظ به عنوان جایگزینهای رسانههای تودهای در ایران نام میبرد. اِوزرت راجرز محقق برجسته علوم ارتباطات در کتابش باعنوان تکنولوپی ارتباطات: رسانههای جدید در جامعه، درباره انقلاب ایران میگوید که رسانههای کوچک در خدمت انقلابی بزرگ قرار گرفتند. راجرز میگوید که شاه با وجود تواناییاش در حوزه رسانه و داشتن رادیو، تلویزیون و مطبوعات نتوانست دربرابر شبکه ارتباطات سنتی تاب بیاورد: «در برابر رژیم شاه یک شبکه غیررسمی سازماندهی شده با حدود ۲۰۰هزار نفر رهبر مذهبی و ۹۰هزار مسجد وجود داشت و ... علیرغم تبعید امام خمینی به خارج از کشور، وی همواره با روحانیون محلی و در نتیجه با مردم در تماس بود.» راجرز در نهایت میگوید درسی که کشورهای جهان سوم باید از انقلاب ایران بگیرند این است که اهمیت بیشتری به کانالهای میانفردی و رسانههای کوچک بدهند. هرچند اصغر فتحی معتقد است که کارکرد منبر بیش از ارتباطات میان فردی است زیرا بسیاری از اعضای جمعیت همزمان در معرض پیام قرار میگیرند و ارتباطی حضوری، غیرتصنعی و عمیق با مخاطب برقرار میشود.
در مجموع منبر و مسجد مهمترین نمودهای ارتباطات سنتی در ایران بودهاند. نقش مسجدها و منبریها علاوه بر نقشهای مذهبی، نقشهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بوده است. مسجد مانند تعریفی که در صدر اسلام از آن وجود داشت، نهادی مدنی و در درون جامعه بوده است و به لحاظ ارتباطی واسطهای بوده است برای برقرار ارتباط میان مردم، حل مشکلات روزمره و اندیشیدن تدبیر برای مسایل جامعه و در نهایت گرفتن راهبردهایی برای زندگی اجتماعی.
منتشر شده در ماهنامه سپیده دانایی/شهریور 1389
منتشر شده در ماهنامه سپیده دانایی/شهریور 1389