کتاب نظریههای ارتباط جمعی نوشته دنیس مککوئیل که چندین سال پیش توسط پرویز اجلالی ترجمه شده است، هنوز هم یکی از مهمترین آثار موجود در حوزه خود است. آقای اجلالی هماکنون مدرک دکتری خود را اخد کرده و مدرس علوم ارتباطات در دانشگاههای آزاد و علامه طباطبایی هستند. متاسفانه بعد از همت اولیه ایشان و مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها کسی نسبت به ترجمه ویرایش جدیدتر کتاب نظریههای ارتباط جمعی که حجمی نزدیک به دوبرابر ویرایشهای پیشین دارد و کلا بازنگری شده است، اقدام نکرد. با تورق برخی صفحات این کتاب به غنای بسیار محتوای آن میتوان پیبرد. مککوئیل همچنین در بخشهای مختلف کتابش بازنگری کرده است. یکی از این بازنگریها در مورد نظریههای هنجاری است. به طور خلاصه بگویم که شش مدل هنجاری مککوئیل در ویرایش جدید کتابش چهار مدل شده است. مدلهای کلاسیک اینها بودند: نظریه اقتدارگرا، نظریه مطبوعات آزاد، نظریه رسانههای شوروی، نظریه رسانههای توسعهبخش، نظریه مسؤولیت اجتماعی و نظریه مشارکت دموکراتیک رسانهها.
مککوئیل در بازنگریای که انجام داده است. نظریه رسانههای شوروی را به دلیل تغییر فضای سیاسی در بلوک شرق کنار گذاشته است و در تقسیمبندیای که ارائه میدهد نظریه اقتدارگرا را نیز کاملا کنار گذاشته است. در حقیقت او مدلهایی را که به لحاظ عملی دیگر جایگاهی در جهان ندارند و اهمیت سابق خود را از دست دادهاند، در ویرایش جدید کتابش نیاورده است. اینبار او در جمعبندی فصل نظریههای هنجاری چهار مدل را ارائه داده است: مدل بازاری، مدل مسؤولیت اجتماعی، مدل حرفهای و مدل رسانههای جایگزین. مدل بازاری در حقیقت همان مدل رسانههای آزاد است که قبلا هم درباره آن گفته بود. از نظریات لیبرالی مبتنی بر فرد و آزادیهای فردی نشئت میگیرد و حقی برای دولت قائل نیست. مدل مسؤولیت اجتماعی او نیز تقریبا تکرار همانی است که قبلتر گفته بود. مدل حرفهای او بحثی تقریبا جدید است. مککوئیل از این سخن میگوید که نهادهای بزرگ رسانهای و ارزشهای حرفهای آنها به عنوان ادامه دهندگان راه مبارزان آزادی و دموکراسی در دورههای پیشین عمل میکنند و ساختارهای رسانهای آنها کمک میکند تا تحت تاثیر قرار نگیرند. برداشت من این بود که مککوئیل حساب مبارزه بر سر آزادی و دموکراسی را هوشمندانه از مدلهای لیبرالی بازار-محور که مبتنی بر خواست مالکان و تمایل بازار هستند جدا کرده است. او البته نظریه رسانههای توسعهبخش را هم کنار گذاشته است. در نهایت اینکه نتایج کارکردی رسانههای جدید را در شدت گرفتن صدای گروههای اقلیت فرهنگی و اجتماعی به خوبی دیده است و در مدل رسانههای جایگزین آنها را مورد توجه قرار میدهد.
مککوئیل در نهایت هم میگوید این مدلها همپوشانی دارند و باید به آنها طیفی نگاه کرد و نه صفر و یکی. برای استفاده بهتر، ترجمه بخشی را که به طور مستقیم مککوئیل به این مسئله پرداخته است با توضیحات ارجاعدهی آن، میتوانید در ادامه ببینید.
McQuail, D. (2005). McQuail's Mass Communication Theory. London: Sage Publication
صفحات ۱۴۷ و ۱۴۸
نظریه هنجاری رسانهها: چهار مدل
یافتن چارچوبی اقتصادی و پذیرفتهشده که انواع نظریاتی که در این بخش مطرح میشوند ناممکن است، اما میتوان چها رنظریه هنجاری متفاوت را که این حوزه را پوشش میدهند مطرح کرد. همپوشانی این نظریهها اجتنابناپذیر است و در برخی نقاط نیز با هم اختلاف دارند، اما هرکدام منطق درونی خود را دارند. این نظریهها را میتوان اینگونه که در ادامه میآید، جمعبندی کرد:
مدل بازار یا لیبرال-پلورال: این مدل بر نظریه مطبوعات آزاد اصیل تکیه دارد، که پیشتر توضیح داده شد، که در آن آزادی مطبوعات با آزادی مالکیت و اداره ابزارهای نشر بدون اجازه و دخالت دولت شناخته میشود. این مدل بر فرد و نیازهای او تاکید دارد، و منافع عمومی را در چیزی میبیند که عموم میخواهند. «حوزه عمومی» به عنوان «بازار آزاد ایدهها» شناخته میشود. مسؤولیت در قبال جامعه و سایر افراد از مسیر بازار رسانهای و برخی صورتهای خود-مقرراتگذاری حداقلی با نقشی حداقلی برای دولت میگذرد.
مدل منافع عمومی یا مسؤولیت اجتماعی: در این مدل حق آزادی نشر با تعهد به جامعهای بزرگتر همراه میشود که از منافع فردی فراتر است. مفهوم مثبت آزادی که شامل برخی تعهدهای اجتماعی است، در این مدل پیشبینی شده است. رسانههای مسؤول استانداردهای بالایی را به کمک خود-مقرراتگذاری به وجود میآورند اما مداخلههای حکومت نیز منع نشده است. سازوکارهای مسؤولیتپذیری نسبت به جامعه وعمومی نیز در وجود دارند. شبکههای پخش سراسری خدمت عمومی را میتوان در این مدل جای داد.
مدل حرفهای: این مدل انتخاب نقشهای برای جامعه و محافظت از استانداردهایی است که در این مدل به خود مطبوعات و حرفه روزنامهنگاری تعلق دارند. این مدل میراث ثمره چالشها بر سر آزادی و دموکراسی در زمان گذشته است و از آنجایی که نخستین دغدغه آنها برآوردن نیازهای عموم در حوزه اطلاعات، نظردهی و فراهمآوردن زیرساختی برای بیان دیدگاههای گوناگون بوده است، حالا نیز بهترین محافظان منافع عموم هستند. در این دیدگاه خودمختاری حرفهای و سازمانی رسانهها همچنان بهترین محافظ دیدهبانی مناسب بر عملکرد آنهایی است که در قدرت هستند.
مدل رسانههای جایگزین: این مدل شماری از رسانههای غیر جریان اصلی را بازنمایی میکند، که اهداف و منشاءهایی متفاوت دارند. با این وجود برخی ارزشهای مشترک میان این رسانهها وجود دارند، مخصوصا: تاکید بر سازمانهای مقیاس کوچک و مردمی، مشارکت و جماعت، اهداف مشترک میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان، و اینکه در برخی موارد با دولت و صنعت مخالف هستند. آنها عقلانیت جامع و ایدهآلهای حرفهایگرایی بوروکراتیک شایسته بودن و بهینه بودن را رد میکنند. این مدل بر حق خرده فرهنگها و ارزشهای خاص آنها و ارتقای فهم بین موضوعی Intersubjective و حس واقعی جماعت را ارتقاء میدهند.