حضور اینترنت در میان ایرانیان بیست ساله شده
است. زمانی که در یک مرکز دانشگاهی اولین ایمیل ارسال شد، هنوز هر بقچهای زیر میز
تلویزیون نشان از یک دستگاه ویدیو بود که همچون میوهای شیرین و ممنوع، خودش و
فیلمهایش در شهر جابهجا میشدند، کرایه میرفتند و خرید و فروش میشدند. تجربه
ویدیو و روبرو شدن سیاستگزاران فرهنگی ایران، با پدیدهای جدیدی به نام ویدیو
تجربه پرحاشیهای بود. در نهایت هم زمانی که فرهنگ ویدیو غالب شده بود و سیاستهای
کنترلی آن شکست خورده به حساب میآمدند، مسئولان فرهنگی به این نتیجه رسیدند که برای
مدیریت آن باید تولید محتوای جایگزین را در پیش بگیرند و برخوردهای صرفا قهری و
قضایی در حوزه فرهنگ دردی را دوا نمیکند، به همین دلیل هم چند شرکت تولید و
تامین محتوا برای شبکه خانگی به راه افتادند.
تجربه ویدیو، هرچند با هزینه بسیاری به دست آمد
اما بعدتر از آن استفاده نشد. این تجربه نخستین تجربه رویارویی با محتوای غیر رسمی
در حوزه فرهنگ بود که محتوا در گسترهای وسیع و برای مخاطب عام تولید و تهیه شده
بود. در نهایت زمانی راه برخورد قهری از میان گزینهها خارج شد که حریف بازی را
برده بود و دور افتخارش را هم زده بود.
حال سئوال اینجاست که آیا تجربه ویدیو در حوزه
محتوای دیجیتالِ آنلاین که گستره و دسترسی به آن بدون مرز است، در حال تکرارشدن
است؟
تیغ دولبه و نتایج چندپاره
کره جنوبی بیشترین سرمایهگذاری را بر روی
زیرساختهای فناوری اطلاعات انجام داده است. در حال حاضر در گزارشهای آمادگی
الکترونیک، سرعت دسترسی و فراگیری آن، کره جنوبی از شاخصهای برتردنیاست و نسبت به
کشورهای غربی اینترنت ارزانتری نیز برای شهروندانش فراهم کرده است. علاوه
براینها، بزرگترین بازارهای بورس دنیا نیز در این کشور شکلگرفته اند و تلاشهای
موجود برای توسعه شهروند، بازار و دولت الکترونیک در این کشور سرآمد است. همه این
توسعه زیرساختی نیز در دوره دیکتاتوری نظامی در این کشور روی داد. مردم کره به
مرور به دلیل گسترش و توسعه زیرساختهای فناوری اطلاعات با اینترنت آشنا شدند. این
آشنایی علاوه بر توسعه اقتصادی ابعاد دیگری نیز به خود گرفت و موجب تولد حوزههای
عمومی مستقل و خرد در میان مردم و جوانان کرهای شد. آنها در اعتراض به سنتهای
کنفوسیوسی که نسل پیشین به آنها بسیار معتقد بود و همچنین با مشارکت در پروژههای
تولید محتوا در رسانههای شهروندی، فرهنگ غیررسمی جدیای را پایه ریزی کردند که
زمینهساز اعتراضات بسیاری به دیکتاتوری نظامی حامی آمریکا در این کشور و در نهایت
شکلگیری اصلاحات سیاسی مورد نظر مردم در این کشور شد. این رویدادها در سال ۲۰۰۲
به اوج خود رسیده بود. تجربه کره جنوبی از این منظرتجربه مهمی است که نشان میدهد
چگونه با بسط دسترسی به فناوری، فناوری با خواستهای جامعه همراه شده و به یاری
مردم میشتابد.
البته در کنار تجربه کره جنوبی، تجربیات دیگری
نیز هستند که باید به آنها توجه شو.یکی از ابن تجربهها مربوط به روسیه است و
دیگری مربوط به چین. بر خلاف کره که اینترنت منشاء تغییرو تحول شد، در روسیه این
اتفاق نیفتاد. گروههای مختلف سیاسی مخالف در روسیه به دلایل مختلف نتوانستهاند
از اینترنت برای ساماندهی مخالفتها استفاده کنند. این دلایل به شیوههای عملکردی
دولت این کشور در حوزه اینترنت باز میگردد. در روسیه از فیلترینگ و یا برخورد
قضایی آشکار با فعالان اینترنتی خبری نیست، در عوض از پروژههای تولید محتوا
وسرگرمی بر روی وب، حمایت میشود. این حمایتها به قدری هستند که حجم بالای آنها
مانع از این شود که پروژههای کوچک و داوطلبانه کنشگرانه اجتماعی فرصت بروز و
ظهور پیدا نکنند و در حاشیه بمانند. همچنین مسئولان سایتهای اینترتی به صورت
غیرمستقیم ترسانده میشوند و بر خلاف کره جنوبی دولت تمایلی به افزایش اعتماد مردم
به رسانههای دیجیتال ندارد. تجربه چین اما بر خلاف روسیه نشان از برخوردهایی از
جنس دیگر دارد. چین در فرآیند توسعه اقتصادی خود به قدرتی مطرح در سطحجهان تبدیل
شده است وجمعیت بیش از یک میلیاردیاش آن را با بازاری مناسب برای شرکتهای
فراملیتی ارائه دهنده خدمات اینترنتی تبدیل کرده است. به همین دلیل هم تولید و
مصرف محتوا در چین به شدت از سوی دولت کنترل میشود و نتایج موتورهای جستجو هم
مطالق نظر دولت این کشور دستکاری میشود. چین بر خلاف روسیه و کره جنوبی رویکرد
دوگانه توسعهای و ضد آن را اتخاذ کرده است و هم در جهت توسعه زیرساخت و هم در عین
حال در جهت کنترل آن گام بر میدارد.
در کنار همه اینها سئوالی نیز مطرح است و آن اینکه
تجربه ایرانی از محتوا در اینترنت در کجای این طیف قرار میگیرد؟ از یکسو پروژههای
مختلفی از سوی دولت جرا میشود که به دنبال توسعه دسترسی به اینترنت است و گسترش
زیرساختهای فناوری اطلاعات در نقاط مختلف است، اما از سوی دیگر نگرانی در مورد کنترل
محتوا نیز وجود دارد و به همین دلیل راهکارهایی برای آن اندیشیده میشود که معمولا
با سیاستهای کلی مبتنی بر توسعه اینترنت در تضاد هستند.
شید بتوان ماهیت محتوا در فضای مجازی، عامل و
باعث این دوگانگی دانست. بر خلاف نسل پیشین رسانهها، در عصر رسانههای دیجیتال و
اینترنت، پلاتفورمهای رسانهای یکپارچه شدهاند و این یکپارچگی باعث شده است
کاربران بتوانند در زمانی واحد و با استفاده از ابزاری واحد – کامیپوتر یا تلفن
همراه- به صورتهای مختلف رسانهای دسترسی داشته باشند. آنها همچنین میتوانند به
راحتی فیلم، عکس و تصویر را با دیگران به اشتراک بگذارند و به فرآیند تولید محتوا
بپیوندند. تکثر در تولید و مصرف محتوا، ممیزهای است که محتوای دیجیتال را ازگذشته
متفاوت میکند. اگر در گذشته تولید محتوا به شبکههای تلویزیونی و روزنامههای
سراسری اختصاص داشت حالا در فضای جدید از فرآیندی سازمانی، حرفهای و یک سویه به
ساختاری عمومی، غیرسازمانی و چندسویه تبدیل شده است که مرزهای سنتی میان
تولیدکننده و مصرفکننده خبر را برچیده است و شهروندان کاربرِ اینترنت، نقشهای
بیشتری در آن بر عهده دارند. همین گستردگی و فراگیری باعث میشود، مسئله محتوا در
این فضا اهمیت مضاعفی یابد و سیاستگزاریهای مختلف و گاه متضادی برای آن شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر